در جريان انتخابات مجلس شوراي اسلامي در حوزه آباده، بوانات و خرمبيد بازديدي از يكي از مراكز بازپروري معتادين در شهرستان آباده به نام ققنوس داشتيم. در آنجا جواناني را مشاهده كرديم كه از بسياري از جنبه ها، داراي استعدادهاي قويتري از ما بوده ولي گرفتار بلاي خانمانسوز اعتياد شده بودند. بسياري از آنها داراي بدني قوي و ورزيده بودند. آنها عكسهاي دوران معتادي و دوران بعد از معتادي را به ما نشان دادند. زمين تا آسمان فرق مي كرد. يكي از آنها كه با من صحبت مي كرد بدنساز بود. هيكلي درشت و اندامي ورزيده داشت.

از صحبت آنها مي شد فهميد كه ضريب هوشي كلي اينها از بقيه بالاتر است و مي دانسم كه خيلي وقتها ضريب هوشي بالا اگر هدايت نشود مشكل آفرين است. اگر ضريب هوشي بالا بود اگر هيكل قويتر بود آفت هاي آنها هم زيادتر است. كسي كاري به يك فرد ضعيف و متوسط ندارد. اينها بيشتر جواناني بودند كه داراي يك يا چند شاخصه قوي بودند كه همين شاخصه ها به علت هدايت نشدن و عدم نگهداري، آنها را به اينجا كشانده بود.

هدف از اين نوشته بررسي اينگونه موارد نيست. زيرا مراكزي بايد وجود داشته باشند اين موارد را بررسي نموده و راه چاره پيدا كنند. هدف اين نوشته در واقع اشاره به مشكلات اين قشر فراموش شده و منزوي است كه مي توان گفت از جامعه طرد شده اند.

فردي آمده و با ابتكار و خلاقيت خود مركزي به نام مركز بازپروري ققنوس را ايجاد كرده و اقدام به نجات معتادين از بند اعتياد نموده است. آيا مي دانيد اولين و مهمترين مشكل اين بازپروري چه بود؟ فكر مي كنيد پول مي خواستند؟ نه! فكر مي كنيد زمين مي خواستند؟ نه! فكر مي كنيد....؟ نه!

آنها فقط يك مجوز بهداشت مي خواستند. آنها توانسته بودند يك سوله اي را اجاره و آن را در حد توان تجهيز كنند و معتادين زيادي را در اين مركز بازپروري نمايند. ولي آنها معطل يك مجوز بهداشت بودند. بهداشت گير داده بود كه بايد ديوارها كاشيكاري شوند. اولاً با كدام پول؟ و ثانياً مركز، زميني را در جاي ديگر خريداري كرده و مي خواهد بازپروري را بطور دائمي در آنجا دائر كند. هرگونه هزينه در اين سوله بيفايده است و همانطوركه تابحال عملكرد اين مركز خوب بوده مي توان يك يا دو سال آينده را با اين وضع ادامه داد. ثالثاً هيچ حمايتي از طرف نهادي از اين مركز صورت نمي گيرد.

بهداشت مي تواند با اين مسائل كش دار و مريز كنار بيايد. براي حل مشكلات بايد انعطاف داشته باشيم. امكانات و منابع محدودند. بايد تلاش كنيم كه مشكل اين قشر بي پناه حل شود. اينها را از خودمان بدانيم. ممكن بود برادر يا فرزند من و تويي در بين اينها باشد.

لذا پيشنهاد مي شود گروهي براي بررسي وضعيت اين مراكز مردم نهاد تشكيل شود تا راههاي كمك و همكاري با آنها مشخص شود. چگونه مي توان پاي خيرين را به اين مراكز باز كرد.

برداشت من اين بود كه خيرين به جاي مدرسه سازي بيايند و به اين مراكز كمك كنند. نجات يك معتاد در واقع نجات فرزندان ما از بسياري از مشكلات است.

هدف از اين خبر يا تحليل فقط وو فقط اطلاع رساني است. از كليه نهادها يا خيرين عزي تقاضا مي شود توجهي هم به اين مراكز غريب بيندازند.